قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد
قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد

نقاشی

 با یه غزل شروع میکنیم به نام او

چگونه روی ورق عکس خانه را بکشم

چگونه عکس گل و آشیانه را بکشم

ز روزگار بد و مردم دو صد چهره

چقدر رنج و غم این زمانه را بکشم

در این دو روزة عمر و ز کثرت آزار

چگونه روی سرم بار دانه را بکشم

من از همه کشیدمو از تو هم کشم جانا

بگو کجای دلم تازیانه را بکشم

غم ندیدنت ای گل جوانی‌ام بگرفت

ز ریشه خشک شدم تا جوانه را بکشم

و آخرین قلمی را که می‌کشم مرگ است

چه خوب می‌شود این جاودانه را بکشم

نظرات 3 + ارسال نظر
rainbow شنبه 16 مرداد 1389 ساعت 22:08

با اینکه در جایگاه اظهار نظر نیستم ولی فوق العادس
خیلی قشنگ

ایلخانی پنج‌شنبه 14 بهمن 1389 ساعت 23:17

سلام شعرهایتان را خواندم زیبا بودنند ولی در بعضی از انها زبان یک دست نبود مثلا(بیار کشیدمو)زبان محاوره ولی کلمه (بگرفت)بسیار نامانوس وارگاییک است .از این گونه موارد می توان در بعضی ازابیات دیگر هم دید.موفق باشید

فاطمه زهرا سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 22:42

عالی بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد