قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد
قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد

نذر علی علیه اسلام

 هدیه به روح مرحوم پدرم

 

کعبه در ماه رجب شد قبله گاه عاشقان

 

شد طوافش واجب و گردید راه عاشقان

 

کرد اجلال نزول از عالم بالا امیر

 

باز شد دیوار خانه در نگاه عاشقان

 

روی دست آفتاب مهربانی خانه کرد

 

آیه آیه خواند پیش از وحی ماه عاشقان 

 

تکیه زد بر تخت جان و سلطه بر دلها نمود

 

رعیتش را کرد گلچین پادشاه عاشقان 

 

ما به دور حضرت ارباب میگردیم و بس 

 

هفت شهر عشق را در خواستگاه عاشقان 

 

از رجب تا ماه حق یک ماه و اندی بود و رفت  

 

 تا ابد با ناله همراه است آه عاشقان  

 

جانباز ۲


امروز اگر این آسمان آبیست از توست

رنگی‌ اگر بر این کمان باقیست از توست

ما خوب می‌دانیم که: ایران اگر از

لوث وجود دشمنان خالیست از توست

جانباز ۱‌

 

پایمردی که پای او جا ماند ...

 

روی مین‌های گوجه‌ای  در جنگ

 

آخر هفته در صف اتوبوس

 

روی یک صندلی نازک و تنگ ...

 

با نفس‌های تند و پی‌ در پی‌

 

دست هایی که پر ز تاول بود

 

چرخ گِل دار را تکان میداد

 

فکر‌ یک "راهِ" فکر‌ یک "حل" بود

 

پله‌های ضمخت ... روحش را

 

با تمام وجود می‌‌آزرد

 

مرد گلدان شمعدانی ها

 

داشت در خاک خویش می پژمرد

 

اهل ناله، گلایه، یا غر و لند

 

اهل جنجال، اهل شکوه نبود

 

خیبری ها همیشه اینطورند

 

سوختن ... بی‌صدا ، و ناله ، و دود

 

یادمان رفته این زمین زیر...

 

پای امثال ما اگر سفت است

 

یا که درب اطاق زن هامان

 

مطمئن و دو قفله و چفت است

 

من و تو راست راست میگردیم

 

بین این کوچه‌ها به هر جائی‌

 

یا اگر گربه وطن نشده

 

مثل یک موش زشت و صحرایی

 

ساقه ایی روی خاک جا مانده

 

یا که صد لاله بی‌ کفن شده است

 

یاس‌ها ، بیوه ... عطرشان بر باد

 

رفته تا این وطن ... وطن شده است

 

کاش جای دورنگی و تزویر

 

ما همه ظاهراً مسلمان ها

 

فارغ از ‌های و هوی می‌بردیم

 

سجده بر آستان گلدان ها ....