قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد
قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد

نذر ارباب

چایی روضه های تو شرب الشفای ما

حتی طبیب در حرمت مبتلای ما 

قفلی نمانده است که بازش نکرده ایم

وقتی کلید میچکد از اشکهای ما

سبقت گرفته از همه مستان عالمیم 

ما باده میزنیم خم اش چشمهای ما

مستان ز جلوه های نهان با خبرترند

محصول این مکاشفه شد سینه های ما

قلبم حرم، تپش تپش اش ذکر یا حرم 

جریان زندگیست حسینیه های ما

ما نوکرت شدیم که ایمان بیاوریم 

اسلام شد خلاصه ی در روضه های ما

این زندگی و هر چه در آن است مال غیر

هجران و اشک و ناله و ماتم برای ما