قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد
قوت غالب

قوت غالب

مرا چون قوت غالب اشک باشد جای نان در سال...بگو فطریه ام را روضه خوان شخصا بپردازد

می روم


طاقت بیاوری اگر ای یار میروم

از اسمان ابی ات اینبار میروم

با توده هوای تو همراه میشوم

بارانی ام که از سر تکرار میروم

نقشت به تار و پود دل من نشسته است

از زیر پای تو به سر دار میروم

من را چگونه دیده ای ای زخم بر جگر؟

این که پس از تو با همه اغیار میروم؟

پیچیده ام به دور حصار سکوت خویش

چون پیچکی که بر سر دیوار میروم