ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
امروز دهمین سالگرد مرحوم پدرم بود در غربت سخته حداقل اگه امروز بهشت زهرا سلام الله علیها بودم کمی آروم میشدم اینو دیشب تو اوج تنهایی براش نوشتم اگر فاتحه ای نثارش کنید یفینا شاد خواهد شد ...
روحی دمیده در تن بی جان قصه ام ...
نقش همیشه اول مردان قصه ام
زل می زنم به عکس تو در نیمه های شب
یادش بخیر ... رستم دستان قصه ام!...
سیمرغ می شدم به دماوند شانه ات
نوروز می شدی به زمستان قصه ام
حالا بهار هم نمک زخم قصه هاست
در اضطراب ساعت پایان قصه ام
شب های جمعه اشک امانم نمی دهد
ابر سیاه ناقل باران قصه ام
روحشون شاد
خدا بیامرزدشون
گرچه ایشون هم در زمره ی شهدا هستند و نزد خدا عزیز ما باید بریم پیششون و التماس دع بگیم
lotf darid albate kasi ke dar rah rozi zan o bache az donya bere shahide vali magham shohada kheili balast
سیمرغ می شدم به دماوند شانه ات
نوروز می شدی به زمستان قصه ام...
سلام علی جون منم حمیدت
خدا بیامورزه باباتو
کی بر میگردی
دلم خیلی برات تنگ شده
ba khodast hamid jan
to hamishe sarvare mani
سلام برسید این وبلاگ دوم است اینجا نیز لینک شدید
روح پدرت شاد
حالا بهار هم نمک زخم قصه هاست
روحشون شاد
شب جمعه فاتحه ای براشون میخونیم
فاتحه نثار ابوی گرامی شما